شعبه الزهرا (سلام الله) نائین

03146253202
|
03146253797

شعبه الزهرا (سلام الله) نائین

شهرستان نائین محل راه اندازی چهارمین شعبه مجمع اسلامی محبین اهل بیت علیهم السلام و در فاصله 135 کیلومتری مرکز استان اصفهان قرار دارد.

در سال ۱۳۷۵ و پیش از تشکیل و آغاز به کار شعبه الزهرا سلام الله علیها نایین ، جمعی از فعالان فرهنگی که در میان ایشان اعضای مؤسس این شعبه نیز حضور داشتند به مشهد مقدس و آستان بوسی حرم امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء مشرف می‌شوند که از این جمع می‌توان به آقایان حجت الاسلام انصاری زاده، رضوی بنده علی، قاسمی و مرحوم سودخانی اشاره نمود.

در مهدیه مشهد و دعای ندبه بسیار باشکوهی که برگزار شد. حال و هوای معنوی جمع حاضر را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد به طوری که پس از دعای ندبه لزوم وجود مجموعه فرهنگی-مذهبی در نایین و برگزاری برنامه‌هایی از این قبیل مطرح می شود  و این گروه کوچک با دلی حسرت بار و آرزومند، عرض حاجت نزد امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا می‌برند و این حاجت بسیار زود توسط آن امام بزرگوار به اجابت می رسد .

در این جلسه ضمن بیان شدن گوشه ای از فعالیت مجمع در شهرهای مختلف کشور از جناب آقای رضوی دعوت می‏ کنند تا با گروهی از دوستان مسئولیت تشکیل و راه‌اندازی شعبه‌ای از مجمع در نایین را پذیرا باشند. آقای رضوی نیز موضوع را هدیه‌ای از جانب حضرت علی بن موسی الرضا و عنایت و کرامت آن حضرت در پاسخ به عرض حاجت خود تلقی نموده و با عشق و اشتیاق به آن پاسخ مثبت می‌دهند. سرانجام در سال 1376، با تایید شورای مرکزی، با حضور آقایان حاج کمال انواری، حاج محمدرضا بنده‏ علی و آقای طباطبایی نژاد و مرحوم سودخانی هسته مرکزی تأسیس شعبه در شهرستان نایین شکل می‌گیرد

شرح ماجرا از این قرار است که در مراجعت به نایین ، آقایان احمدی و حیدری نیا که در آن زمان در دفتر مرکزی مجمع فعالیت داشته‏ اند لزوم ایجاد شعبه ای در نایین را با دبیرکل محترم جناب آقای دکتر شجاعی در میان می‏ گذارند و مقدمات سفر ایشان به نایین فراهم می‏ گردد و در بدو ورود و دیدار با آقای رضوی را مطرح می‏ نمایند.

در جلسه ای که با حضور عالم سلیم النفس و عاشق اهل البیت علیهم السلام، مرحوم هژبری، فرمانده وقت مقاومت بسیج و آقایان احمدی و حیدری نیا تشکیل می‏ شود.

جریان عنایت حضرت امام رضا علیه السلام در تاسیس شعبه نایین:

در گیرودار تهیه هزینه برگزاری جشن میلاد رسول الله صلی الله علیه و آله و تدارک و تمهید جشن ، شخص بزرگواری که حسب ظواهر انتظار توجه به مسائل فرهنگی و مذهبی از ایشان نمی‌رفت (این بزرگوار مرحوم مهندس احمد خواجه نایینی بودند که مقیم کانادا امریکا بوده و گاهی به ایران می‏ آمدند) در زمان تشکیل جلسه با اصرار و الحاح، درخواست ملاقات فوری با آقای رضوی را می‌نمایند و برای رسیدن به این مقصود نیز سرگردانی و رفت و آمدهایی را متحمل می‌شوند تا ایشان را پیدا کرده و ملاقات کنند؛ همزمان با این شرایط جلسه ای در اتاقی در بالای مغازه ای که موقتاً دفتر شعبه نایین بود تشکیل شده بود و هزینه برگزاری افتتاحیه و جشن میلاد بررسی می‏شد و دقیقاً مبلغ 50 هزار تومان کسری بودجه جشن مطرح بود، ایشان پس از صرف تلاشهای فراوان برای دیدن آقای رضوی به جلسه مجمع هدایت می‏شوند و به محض ملاقات با آقای رضوی، بدون مقدمه، ۵۰ هزار تومان وجه نقد یعنی معادل همان مبلغ کسری جشن را در قالب درشت‌ترین اسکناس‌های موجود در آن ایام به آقای رضوی داده و در حضور جمع می‏گویند:«این وجه را برای برنامه‌ای که در نظر دارید هزینه کنید». پس از جلسه  هنگامی که ،در منزل آقای رضوی از ایشان می پرسند:«شما از کجا می‏دانستید چنین جلسه ای در نایین تشکیل شده و چرا دقیقاً این مبلغ کسری هزینه را به جلسه آوردید؟ ایشان با تغییر حالت و چشمی اشکبار بیان می‌کنند:«بنده ساکن کانادا هستم و تنها به قصد زیارت حضرت امام رضا علیه السلام و مستقیما از کانادا به مشهد سفر کرده و خطاب به امام رضا علیه السلام عرضه داشتم آقا جان من از این راه دور فقط و فقط به نیت زیارت شما به سمت ایران می‌آیم و از این سفر هیچ قصد دیگری ننموده‌ام. در مشهد نیز وجه نقدی را که همراه داشتم به ریال تبدیل نموده و نیت کردم که آن را به خود حضرت تقدیم نمایم.

به محض نیل به مقصد مستقیماً به حرم مشرف شدم و بدون اینکه خستگی سفر از تن بگیرم و در همان ابتدای تشرف حالت معنوی خاصی به من دست داد، گویا حالتی بین خواب و بیداری، هرچه به حرم مطهر نزدیک‌تر می‌شدم این حالت در من فزونی می‌یافت. به محض رسیدن به روضه منوره این حالت به اوج خود رسید اطراف حرم را گروهی ضعیف از نظر مادی، احاطه کرده و سعی می‌نمودند نذورات خود را هرچند اندک به درون ضریح بیندازند. من با کمال خضوع عرضه داشتم آقا جان از من قبول کنید تا من هم مثل این افرادی که خالصانه و متواضعانه تلاش می‌کنند وجوهات خود را درون ضریح بیندازند بتوانم وجه خود را تقدیم کنم شما بالاتر و والاتر از آن هستید که عرض حاجت همچون منی وقت شما را بگیرد لذا در قبال این وجه ناچیز هیچ مزدی نمی‏خواهم و انتظاری ندارم فقط آن را از من قبول فرمایید

این مبلغ ، شامل 100 قطعه اسکناس 500 تومانی ، دسته نسبتا حجیمی از اسکناس بود  وجه را نمی توانستم  درون ضریح بیندازم چرا که بیم آن می‏رفت زائرانی که مبالغ جزیی مثل اسکناس 100 ريالی را می‏خواستند درون ضریح بیندازند  شاید به نوعی منفعل و شرمنده شوند لذا تصمیم گرفتم وجه را به دفتر نذورات تحویل بدهم و به همین قصد از حضرت اجازه می‏خواستم که اگر اذن بدهید وجه را به دفتر نذورات تحویل دهم ناگهان فشار جمعیت مرا تا انتهای دیوار بالای سر ضریح مطهر برده و رو به قبله و پشت به دیوار قرار گرفتم و متعاقب آن دیدم که ناگاه حالت خضوع معنوی من شدت یافت و حضور جمعیت زائران و تمامی سر و صداها فروکش کرد به طوری که هیچ صدایی نمی‌شنیدم و کسی را هم نمی‌دیدم، انگار در دنیای دیگری قرار گرفته بودم ناگهان مشاهده کردم در آن سکوت و خلوت حضرت از داخل ضریح مطهر به سمت من می‏آیند. در هاله‌ای از ابر و نور با قدری ارتفاع از سطح زمین به من نزدیک شدند و طوری در من تصرف شده بود که نه توان عکس‌العملی داشتم و نه حتی توان سلام دادن، تعظیم و یا حتی پلک زدن از من سلب شده بود در آن حالت حضرت به روبروی من که رسیدند فرمودند:«این پول را ببر به نایین و به فلانی بده» و بلافاصله بین ما مجدداً فاصله افتاد. از پنهان شدن حضرت چنان متأثر شدم که بدون هیچ قصد دیگری با حالتی آشفته به خیابان آمدم. در آن زمان هنوز ترمینال مسافری مشهد رونق چندانی نداشت؛ در خیابان نخ‌ریسی آن روز مستقیماً سوار بر اتوبوس اصفهان شده و در شرایطی که جای خالی جز صندلی کنار راننده موجود نبود تمام مسیر را در کنار راننده تا نایین طی کردم. در طول مسیر کلا بیدار بودم و فکرم مشغول این صحنه ای بود که دیده بودم، به این توفیق عظیم فکر می‌کردم.

در آن زمان آقای رضوی و همسرشان  هر دو شاغل  بودند و نیازی به کمک مالی نداشتند. نمی‏دانستم چرا باید این پول را به آنها بدهم؟! چرا حضرت این گونه دستور دادند؟! به محض ورود به نایین بی‏پروا و با عجله برای دیدن آقای رضوی به دانشگاه آزاد ، اداره آموزش و پرورش و در نهایت به منزلشان رفتم و متوجه شدم در جلسه ای برای برگزاری مراسم جشن 17 ربیع الاول حضور دارند . آدرس را گرفتم و به جلسه وارد شدم در جلسه 5-6 نفر نشسته بودند، زمانی که من وارد جلسه شدم متوجه شدم دارند هزینه های اضافی را خط می‌زنند تا از ضروریات محروم نمانند و بخش زیادی از تدارکات جلسه داشت حذف می‏شد. دانستم آدرس را درست آمده ام و مأموریت من به پایان رسیده است. مبلغ را در همان جلسه به آقای رضوی تحویل دادم و آقای بنده علی مواردی را که خط زده بودند دوباره نوشتند و مراسم با حضور من بدون کم و کاست در شهر برگزار شد. خوشحال بودم که این وجه در راستای معرفی نام و جایگاه اهل البیت علیهم السلام هزینه شد و علت این امر و نهی حضرت را اکنون دریافتم.»

اعضا هسته مرکزی شعبه الزهرا نایین با مشاهده این عنایت و لطف حضرت امام رضا علیه السلام در ایستادگی برای اجرای این برنامه و افتتاح شعبه‌ای از مجمع و ادامه فعالیت در مجمع مصمم شده و تا امروز با بروز همه مشکلات ، هر بار با یاد آوری این قضیه حجت را بر خود تمام می دیدند. بدین ترتیب تا این لحظه جذب هرچه بیشتر جوانان و نوجوانان و تلاش در ساخت و ساز ساختمان جدید و رشد و تثبیت مجموعه در دستور کار شعبه الزهرا سلام الله علیها قرار گرفته و البته با حمایت مالی دبیرکل محترم بنیاد محبین اهل البیت علیهم السلام جناب آقای دکتر شجاعی ، شعبه از ساختمان اجاره‌ای سی متری کوچکی در شهرستان، اکنون به یکی از عظیم‌ترین و کامل‌ترین مجموعه‌های فرهنگی سطح شهر تبدیل شده است و انشاالله بتواند برای همیشه و در طول سالهای متمادی به عنوان پایگاه مطمئنی برای معرفی و ترویج شعائر اهل بیت گرامی پیامبر عظیم الشأن اسلام فعالیت مفید و موثر داشته باشد.

دبیران شعبه از تاسیس تا هم اکنون

  1. از سال 1375 تا سال 1394 آقای سید حسن رضوی
  2. از سال 1394 تا سال 1398  آقای محمد رضا بنده علی
  3. از سال 1398 تا سال 1403  آقای حمید رضا اصغری
  4.  از سال 1403 تا هم اکنون جناب آقای محمدرضا بنده علی

مدارس شعبه

03146253202

اخبار شعبه

هیچ داده‌ای پیدا نشد